سلام
برای بدست آوردن دله دختری که شکست عشقی خورده باشه قبلا چه کارها میشه کرد؟ و چگونه باید شروع کرد و دلش رو به دست آورد و اون رو آروم کرد و عاشق خودت کرد و با اون زندگی کرد؟
سلام
برای بدست آوردن دله دختری که شکست عشقی خورده باشه قبلا چه کارها میشه کرد؟ و چگونه باید شروع کرد و دلش رو به دست آورد و اون رو آروم کرد و عاشق خودت کرد و با اون زندگی کرد؟
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
دلایل مختلفی هست ولی به نظرم مرسومترینش
تو عاشق میشی اونم عاشق میشه ( یا نمیشه ) ، ولی گذشته اون تو رو اذیت میکنه در نهایت تو میمونی با یه افکار مشوش و اون وقت کاسه چه کنم دستت می گیری ( عدم توانایی در تصمیم گیری )
اگه می تونی آدم کم مشکلداری گیر بیاری خیلی بهتره و شیرینتره
با عرض شرمندگی به نظرم این طور روابط از خودارضایی بهتره یا برای وقت گذرونی خوبه که در مورد شما احتمالا وقت گذرونی منتفیه
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
باتوجه به اینکه ایشون درمرحله بحران شکست عشقی قرار دارن ممکنه شما رو به عنوان یه عامل برای فراموش کردن عشقه قبلیش در نظر بگیره و شما رو مرتب با اون مقایسه کنه پس به نظرم ایشون باید تنها باشن و خودش بتونه اون مسله قبلی رو فراموش کنه و برای فراموش کردن عشقه قبلیش باید به روانشناس مراجعه کنه در نتیجه باید اون این مرحله رو سپری کنه تا بعد بتونه به شما بدون مقایسه فکر کنه .در این مدت هم فقط اگر خودش ازتون خواست در حد یه دلداری و رفتن به روانشناس یا مشورت با خانواده خودش تشویقش کنید وگرنه دخالت نکنید
در ضمن به نظرم معمولا شخصی که یه نفرو رو دوس داشته باشه در مورد گذشته خودش اینکه مثلا شکست عشقی خورده صحبتی نمیکنه مگر اینکه ازش پرسیده بشه ولی اگر این خانم مدام در حال بیان گفتن عشقه قبلی خودشون هسن پس شما رو به عنوان یه همدرد در نظر گرفتن
و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...
ما صحبتی انجام نمیدیم فقط از روی عکس هایی که میزاره رو پروفایلش این فکر رو کردم، الان حدود یه سالی میشه، قبلا براش خیلی شعر عاشقانه و اینا میفرستادم، تا یه روز بهش گفتم بهش علاقه دارم و اونم از گذشته که چجور شد بهش علاقمند شدم ایشونم عصبی و ناراحت شد گفت حوصله این چیزا رو نداره و بلاک کرد من رو، چند روزی میشه دیلیت اکانت زده و آنبلاک شدم، میخوام باز بهش پیام بدم ولی نمیخوام ناراحت بشه باز میخوام که دلشو به دست بیارم، ما با این خانم فامیل هستیم 19 سالشه ایشون رشتشون هم روانشناسی هست، باید چیکار کنم دلش رو به دست بیارم؟
اینطور ک شما میگی بزرگوار یعنی میخوای به زور ایشونو علاقه مند کنی ب خودت؟ نه شما اگر که فامیل هستین در حد عرف سعی کنید ک کمکی برای فراموش کردن این بحران روحی به ایشون داشته باشید و در حد عرف و فرهنگ خانواده تون با ایشون صحبت کنید نباید در چنین شرایطی ناگهانی علاقتون وابراز میکردین چون ایشون فکر میکند شما از فرصت پیش اومده سوئ استفاده کردید بنابراین اگر میخواید ایشون نظرشون به شما مثبت تر شه سعی کنید عادی برخورد کنید . و به ایشون زمان بدید تا با خودش کنار بیاد. حرف الی جان هم درسته
ایشون اول توضیح ندادن که دختر خانم شکست عشقی رو به چه عمقی متحمل شدن
اون طور که استارتر اول گفتن تصورم این بود که دختر خانم رابطه عاطفی عمیقی با یه پسر داشتن و به دلیلی شکست خوردن و حالا با این آقا آشنا شدن و ایشون دنبال راه حل برای آروم کردن ایشون هست ( ظاهرا ماجرا چیز دیگه ای و ایشون اصطلاحا دنبال روش مخ زنی هستن ) . این نووع شکست عشقی فرق می کنه با اینکه من از یکی خوشم بیاد و بهش پیشنهاد رابطه بدم و اون محلم نده و یا کم محلم بده (به نظرم دومی اصلا شکست عشقی نیست )
همچنین نگفتم کسی که شکست عشقی خورده نباید کسی رو به دلش راه بده فقط نوعی هشدار دادم که احتمال اینکه این نوع رابطه ها دوباره به شکست برسه زیاده
چون اون خانم میاد از دوست سابقش پیش این آقا میگه و ایشون هم اوایل با فراغ بال و علاقه گوش میدن و دلداری و راهنمایی و انگیزه زندگی میدن بعد از یه مدت که مشکل خانم حل شد هم اون آقا وابسته شده و احتمالا هم اون خانم. حالا مشکل جدید اینه که اون آقا چیزایی رو میدونه که نباید بدونه ( جزئیات و حس و حال خانم نسبت به دوست سابقش به شکل دقیق ) این چیزیه که میشه خوره روح و روانش نه می تونه رابطه رو به شکل جدی ادامه بده و نه می تونه خانم رو ترک کنه
ممکن هم هست اون خانم بعد از مدتی که حالش خوب شد بازی در بیاره و بزاره بره اون وقت این آقا می مونه با کلی غم و نفرت از خودش و جنس مخالف
ضرری هم که به خانم میرسه اینه که اگه اون آقا دوباره ایشون رو ترک کنه ( که احتمالش زیاد هست ) دومین شکست عشقیش رو می خوره!
اینکه برای فراموشی شکست عشقی به کس دیگه ای رو بیاریم راه حل خوبی نیست و همچنین برای فراموش کردن شکست عشقی به کسی کمک کنیم تز خوبی برای شروع رابطه نیست
به نظرم داشتن این طور روابط برای یه پسر فقط و فقط از روی ناچاری و به هدف رفع نیاز خوبه
به عبارتی اگه پسری بین خودارضایی از سر بی کسی و این نوع روابط گیر کرد می تونه رابطه رو برقرار کنه وگرنه بهتر اینه که بیشتر بگرده
ویرایش توسط آرش67 : 09-29-2017 در ساعت 09:06 PM
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
رابطه اول هر آدم خیلی مهمه و تقریبا بخشی از وجود آدم میشه. منظورم اینه که هیچ وقت قابل فراموشی نیست. زمان و اتفاقات دیگه باعث میشه که درد دوری کمتر بشه. در نتیجه، اگر بگذاری زمان کافی بگذره و توی این مدت به فرد مورد نظر کمک کنی و از نظر احساسی پشتیبانی کنی بهت وابسته میشه.
اما یادت باشه که احتمال خیلی کمی وجود داره که عشق اول کاملا فراموش بشه. هر لحظه ای از زندگیت ممکنه هر دو با اون فرد مواجه بشید و اتفاقات عجیبی بیفته. یا ممکنه طرف حتی موقع رابطه جنسی به عشق اولش فکر کنه.
در کل من توصیه میکنم که خیلی فکر کنی. اگر هدفت اینه که از طرف سو استفاده کنی کلا بیخیال شو. اولا کار غیراخلاقیه و ثانیا شاید خودت بهش وابسته بشی و خدا داند. اگر هم هدفت اینه که با طرف زندگی کنی، باید مطمین بشی که طرف خودش به تنهایی از این مرحله بیرون میاد و تو فقط نقش یک دوست ساده و پشتیبان رو بازی کنی. اگر حس میکنی طرف قابلیت بیرون اومدن از این شرایط رو نداره و میخوای به زور بیرون بیاریش، معنیش اینه که ممکنه در آینده در رابطه با تو دچار مشکل بشه.
شکلگیری یک رابطه عاشقانه جدید برای کسی که قبلاً آسیب دیده، بسیار دشوار است
اینکه کاری کنید دختری دوستتان داشته باشد به نوبه خود کار سختی است، چه برسد به اینکه قبلاً شکست عشقی هم خورده باشد. چه قبلاً به او خیانت شده باشد، چه مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشد یا به هر طریقی با او بدرفتاری شده باشد، وقتی در روابط گذشته برای دخترها مشکلاتی پیش آمده باشد، از وارد شدن به یک رابطه جدید بیزار خواهند شد. وقتی بخواهید در چنین شرایط سختی با دختری ایجاد رابطه کنید، به دست آوردن اعتماد او حرف اصلی را میزند.
1. ابتدا باید سعی کنید دوست او شوید. دوستی شما به او کمک خواهد کرد با این شرایط سخت کنار بیاید و به او این امکان را میدهد که شناخت بیشتری نسبت به شما پیدا کند. با خشونت پیشنهادتان را به او تحمیل نکنید، مخصوصاً الان که روحیه آسیبپذیر و بسیار شکنندهای دارد و اعتماد کردن برای او مشکل است. درعوض به حرفهایش گوش دهید و کمکم برای عنوان کردن پیشنهادتان برای یک رابطه جدید پیش روید.
۲. فرصتهایی برای بازنگری روابط برای او پیش آورید. لازم نیست همیشه شانهای برای گریه کردن باشید. درمقابل، برنامهای ترتیب دهید که با کمک دوستانتان ذهن او را از شکست عشقی که داشته است دور کنید. گاهیاوقات دادن فرصتی به او برای فراموش کردن موقت آنچه در گذشته بر او گذشته است، فرصتی ایدآل برای اوست تا دیدگاهی تازه به روابط پیدا کند.
۳. خصوصیات و ویژگیهای خوب خود را نشان دهید. نمیتوانید کسی را مجبور به دوست داشتن خودتان کنید، اما میتوانید خود را به او بشناسانید. لازم نیست تظاهر کنید؛ با خودتان صادق باشید و همانی باشید که واقعاً هستید.
۴. نشان دهید با فردی که قبلاً به او صدمه زده است خیلی فرق دارید. اگر قبلاً آسیب دیده است، این احتمال قوی وجود دارد که دیگر همه مردها را با کسی که قبلاً اذیتش کرده بود مقایسه کند. به او نشان دهید که خصوصیات آزاردهنده آن فرد در شما وجود ندارد.
۵. به او کمک کنید به شما اعتماد کند. این فقط از طریق رفتارها و اعمال شما امکانپذیر است نه حرفهایتان. کسی باشید که بتواند به او تکیه کند. هیچوقت به او دروغ نگویید چون اگر متوجه دروغتان شود، فرصت خود برای اینکه دوستتان داشته باشد را برای همیشه از بین بردهاید.
کاملا موافقم
از اینکه شکست عشقی هم خورده یا نه مطمئن نبودم
اما رفتم جلو و سعی کردم همه این کار ها رو انجام بدم در طول این یکسالی که تقریبا بهش پیام دادم
سعی کردم نشون بدم مثل بقیه نیستم
و فکر میکنم اونم تقریبا این فکر رو کرد اما من یه اشتباه کردم اوایل کار
اونم اینکه بهش نگفتم چطوری شمارش رو بدست آوردم و یه جور وانمود کردم که اون رو نمیشناسم و شمارش همینجوری تو گوشیم اومده نمیشناسمش
با این سبک رفتم جلو باش حرف زدم و نشناخت بزور خودم رو شناختونم بهش گذشت تا امسال که خواستم بهش بگم
و وقتی گفتم همه چی رو گفتم اینکه چطوری شمارش رو بدست آوردم و چی شده چطور شده که بهش علاقمند شدم و فکر میکنم همین کارم اشتباه بود
بعد اون هم دست برنداشتم با خیلی ها صحبت کردم حتی خانوادم گفتم که بهش علاقه دارم و اینا
الان یه سریا میگن خودت باهاش حرف بزن باز یه سری ها هم میگن خانوادت حرف بزنه باهاش
خانوادمم میگه با مادرش حرف میزنم
الان چیکار کنم من؟
درسته. سعی کن عادی برخورد کنید تا به شرایط عادیشون برگردن ....کم کم و با صبر باید بهش علاقه ت رو نشون بدی.
اگر به علاقه و احساست ایمان داری بهش فرصت بده تا تصمیم بگیره ... اونو مدیون محبتت نکن که بخواد ب خاطر وابستگی ( ک با عشق فرق داره )به علاقه ت جواب مثبت بده. وابستگی خیلی با علاقه فرق داره . موفق باشی
متاسفانه در این شرایط شناخت تقریبی دردی رو دوا نمیکنه، باید شناخت عمیق و دقیق داشته باشی. انسان موجود پیچیدهایه و کنکاش کردن درون انسانها کاری بسیار سخت! اول سعی کن ببینی احساسش نسبت به طرف مقابل چقدر عمیقه. تو نمیخوای با کسی ازدواج کنی که همیشه به فکر یک نفر دیگه هست. این رو هم بگم صرف اینکه تو از عشق قبلی خوشتیپتری و شرایط بهتری داری لزوما باعث نمیشه که طرف به عشقش فکر نکنه، بلکه زمانی این اتفاق میفته که طرف خودش به تنهایی بتونه با احساس قبلی کنار بیاد. این نکته رو هرگز فراموش نکن.
در ضمن، ممکنه به خاطر اینکه زودتر طرف رو فراموش کنه با تو سریع رابطه برقرار کنه. این دیگه از همه بدتره!
یک نکته مهم هم اینه که واقعا چرا با طرف قبلی به مشکل برخورده؟ آیا واقعا طرف مقصر بوده یا خودش؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)